منتظر درخشش هنرمندان شهرستان در آینده نزدیک باشید
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۰۹۴۹۴
وی که زاده شهر کرمانشاه است، از سال ۵۸ که مصادف است با روزهای نوجوانیش، فعالیت را در عرصه تئاتر آغاز کرد. سپهری در سریال نون خ، با نقش ادریس در قاب رسانهٔ ملی درخشید. عمده فعالیتهای هنری وی حول محور کودک و نوجوان است و جوایزی نیز در این عرصه برده است که از آن جمله میتوان به کسب مقام اول در نویسندگی تئاتر در جشنواره بینالمللی تئاتر همدان اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای سپهری کار اجرا را چگونه شروع کردید؟
ورود ما از تئاتر بود. انتخاب سختی هم داشتیم، در حالی که نوجوان و دانش آموز بودیم نمایشنامه «چوب به دستهای ورزیل» نوشته غلامحسین ساعدی را روی صحنه بردیم. به قول معروف لقمه درشتی برداشتیم. آن زمانها فضای هنری به گونه دیگری بود. یک جو همگرایی و صداقت و یکدلی و همیاری وجود داشت. همین بازی و اجرا موجب شد تا نگاه ویژهای به گروه ما شود. یک نفر مشاور و راهنما به نام استاد حسین شیخی را در کنار گروهها قرار دادند که از ایشان چیزهایی یاد گرفتیم. همان زمانها که کشور درگیر جنگ بود، استان ما منطقه عملیاتی و جنگی محسوب میشد، برای سربازها و بسیجیان حاضر در منطقه اجرای نمایش طنز داشتیم که خیلی به تجربیات ما افزود. خاطرات زیادی هم از آن اجراها داریم.
کی وارد تلویزیون شدید؟
سالهای ۶۹ و ۷۰ بود که جذب تلویزیون کرمانشاه شدیم. اولین کار تصویری حرفهای من تلهفیلم آسو به تهیهکنندگی جواد افشار بود. البته کنار کار تصویر ،تئاتر را هم ادامه دادم.
کرمانشاه ماندید یا تهران آمدید؟
سال ۸۳ تهران آمدم. البته کار در تهران خیلی سختتر است. باید شناخته شوی؛ یادم هست آقای شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری به صورت اتفاقی من را در محل تئاترشهر ملاقات کرد و پیشنهاد کار کودک داد. با اینکه در این زمینه تجربه نداشتم ولی به او گفتم تا حدودی با این بخش آشنا هستم. همین موضوع باعث شد تا وارد حوزه کودک و نوجوان شوم البته کار کودک و نوجوان آن زمان به لحاظ اقتصادی چرخش مالی خوبی هم داشت و مدارس مخاطب ما بودند. کمکم با این تجربه خودم دست بهکار شدم و نوشتم و کارگردانی کردم و در نتیجه دوازده نمایشنامه در حوزه بزرگسال و کودک و نوجوان نوشتم که در جشنوارههای مختلف حائز مقام شد. این روند تا فراگیری کرونا ادامه داشت تا اینکه متاسفانه شیوع کرونا حوزه تئاتر را تعطیل کرد!
کار کردن هنری بهویژه حوزه فیلم و سریال برای یک هنرمند شهرستانی سختتر است؟
بله. سختتر است یا باید فردی شناخته شده باشی یا باید روابطی از قبل ایجاد کرده باشی یا آنکه باید همای سعادت بر دوشت بنشیند و فرد سرشناسی، هنر تو را ببیند. کارهای متفاوتی در سالهای زندگی خود انجام دادم که هیچکدام به خوبی دیده نشد حتی به اجرای دوربین مخفی به اسم شوخی با ستارگان پرداختیم، کاری طنز و درواقع سخت بود چرا که در آن مجموعه بازیگری را برای بازی دادن به مکانی دعوت میکردیم و اگر وی به ماجرا پی میبرد زحمت همه عوامل به هدر میرفت.
ماجرای حضورتان در سریال نون خ و نقش ادریس چه بود؟
راستش را بخواهید وقتی شنیدم آقای مصطفی تنابنده برای انتخاب بازیگر به غرب کشور آمدند، نزد ایشان رفتم و پس از انجام تست بسیار مورد استقبال وی و آقای آقاخانی قرار گرفتم و به این شکل جذب بازی در سری نخست شدیم و هرچه میگذشت از نظر کارگردان، هرفرد که بازخورد مناسبی برای مخاطب داشت در مجموعههای بعدی شخصیت پررنگتری به خود میگرفت و اجازه هنرنمایی بیشتر مییافت.
این حضور بازخوردی هم داشت؟
حضور من در فصل سوم سریال نون خ پررنگتر شد. در این سالها در سریال «دادسر» و چند فیلم کوتاه برای جشنواره خارجی شرکت کردم و هماکنون در پروژه سنگینی که مجموعهای تاریخی است در حال ایفای نقش هستم و شخصیتی که به عهده گرفتهام را دوست دارم. این را هم بگویم قابلیتی که در بازیگران شهرستانی وجود دارد از بازیگران توانمند مرکز کمتر نیست. مشخص است مردم از دیدن چهرههای تکراری و همیشگی بازیگران خسته میشوند و تهیهکنندگان به این آگاهی رسیدهاند و درصدد هستند دنبال بازیگران جدیدی باشند. بر این تصورم در پنج تا شش سال آینده اتفاق خوبی در سطح شهرستانها رخ دهد. از اقبال تهیهکنندگان به هنرمندان شهرستانی گفتید، دلیلی برای این موضوع دارید؟
بله. مردم ایران نشان دادهاند ارتباط بسیار خوبی با فرهنگ مناطق مختلف ایران دارند که مجموعه تلویزیونی پایتخت، نون خ و... نمونهای از آن است. باید اذعان کرد بودجهای به مراکز استانها برای ساخت یک فیلم فاخر اعطا نمیشود تا فیلم قابلیت پخش در شبکههای متعدد را داشته باشد. اگر صدا و سیما برنامهریزی دقیقی در تقسیم بودجه در مراکز استانها داشته باشد، بازیگران میتوانند به خوبی در فیلمها کارکنند و در سطح ملی دیده شوند. تصور میکنم در چند سال آینده اتفاقات خوبی برای بازیگرانی همانند من که فرصت دیده شدن نداشتهاند، رقم خورد و لوکیشنها به سمت شهرستانها میرود، فرهنگ و آیین مناطق کشور شناسایی میشود و فیلمها از حالت آپارتمانی تهران و افراد مرفه که قرابتی با اکثریت مردم ندارند، دور میشود.
از تعطیلی تئاتر گفتید، الان وضع تئاتر چطور است؟
بچههای تئاتر عاشق شناخته شدن یا تشنه دیده شدن نیستند وفقط به کار و هنر عشق میورزند و این دو سالی که تئاتر خوابیده بسیاری از همکاران من تغییر شغل دادهاند و کارهای غیر مرتبط با تئاتر انجام میدهند. عملا کار ۹۹درصد بچههای ما خوابیده است. ماهانه در حال پرداخت بیمه هستیم و باید پرسید چطور این هزینه پرداخت میشود ولی در صورت نیاز حقوق بیکاری به ما تعلق نمیگیرد در حالی که این حقوق به کارگر ساختمانی تعلق میگیرد. با چند نفر از نمایندگان مجلس و مسؤولان این مورد را مطرح کردیم که در پاسخ گفته شد علت عدم پرداخت این حق، مشخص نبودن وضعیت کار شماست که حتی در مقایسه با وضعیت کارگران فصلی هم جوابی غیرمنطقی بود.
فضای حرفهای تئاتر هم تغییر کرده درست است؟
بله. یک زمان در جشنواره فجر نزدیک به ۱۷ گروه تئاتر از سراسر کشور حضور داشتند که ۱۲ روز به طول میانجامید. یک کلاس تمام عیار بود. بازخوردهای بالایی داشت و در فضایی کاملا آکادمیک و تخصصی کارها نقد و بررسی میشد و همین موضوع کمک زیادی به ارتقای سطح کیفی تئاتر میکرد اما الان با آن زمان فاصله داریم. در سالهای اخیر نزدیک به ۵۰ گروه در جشنواره فجر حاضر میشوند و گروههای شهرستانی فقط از روز قبل به محل جشنواره میآیند و پس از اجرا به شهرستان خود برمیگردند.
از اکران مجموعهچهارم سریال نون خ چه خبر؟
به گوشم رسید تعدادی از نمایندگان مجلس برای ریاستسازمان نامه نوشتند و خواهان تداوم سریال شدند. حفظ حریم و حرمت، فضای خنده و کمدی، توجه به محیطزیست، کمک به همنوع در فضای سریال حکمفرما بود. نماینده رئیس صدا و سیما در صحنه حاضر شدند و گفتند این کار ظرفیت تداوم بیشتر را دارد. همه شرایط برای فصل ۴ فراهم است و اگر حمایت مالی و منسجم صدا و سیما تداوم یابد، این کار ادامه مییابد. به هرحال از نتیجه نهایی بی اطلاع هستم.
چرا سالها خبری از تله تئاتر در تلویزیون نبود؟ از ظرفیتهای بزرگ این فرصت بگویید.
علت را نمی دانم ولی سالیان سال بود که خبری از تله تئاتر در برنامههای تلویزیونی نبود. گمان میکنم سرمایهای که برای یک تله تئاتر گذاشته میشود یکصدم کار تلویزیونی نیست اما تاثیرگذاری آن دو چندان است اگر خوب کار شود. اگر صدا و سیما به خصوص در شرایط کرونا، با بچههایی که کار تئاتر آماده دارند هماهنگ باشد و از آنان دعوت به همکاری کند، بیشک به اندازه بالایی در حوزه تئاتر کار و پخش میشود. از سوی دیگر میتوان استودیویی در پردیسهای تئاتر پیشبینی کرد و اگر تلویزیون به بچهها فرصت داده و دوربین را در اختیار آنان قرار دهد بی شک مخاطبان بسیاری جذب میشود. این کار دو بازخورد خوب خواهدداشت یکی اینکه مخاطبان تلویزیون بیشتر میشوند و با محدودن کردن موضوع، دست و بال تئاتریها بسته نمیشود چرا که مردم تشنه شادی و خندیدن هستند و میشود تئاترهای کمدی و نمایشنامه طنز را به عنوان مثال از شبکه چهار پخش کرد.
از گرفتارشدن مردم روستا در معدن بر اثر آبگرفتگی خاطرهای دارید؟
بله اما نه خاطره خوب؛ در صحنه معدن سریال نونخ با سختیهای بسیاری مواجه بودیم، همه ما تا پنج متر زیرزمین رفتهبودیم و آب تا نیمه بدن ما را گرفتهبود و از بالا بر سرمن آب میچکید برای قدرت مانور دوربین، هیچ عواملی به جز فیلمبردار، دستیار و صدابردار وجود نداشت بنابراین خودمان نیز کارگری میکردیم در هر پلان اگر حضور داشتم باید مخزن مملو از گل و خاک را جابهجا میکردم که برای من نزدیک به ۱۰۰ بار جابه جایی رسید این در حالی بود که جراحی دیسک کمر انجام داده بودم و پلاتین در بدن داشتم. از همان زمان که تئاتر و بازیگری را شروع کردهایم یاد گرفتهایم که کم فروشی نکنیم، من، یدا… شادمانی و کاظم نوربخش متحمل فشارهای جسمی شدیم ولی هیچکدام کمکاری نکردیم و از صمیم قلب کار کردیم. در شرایطی که اوج کرونا بود، در داخل معدن با کمبود اکسیژن کار میکردیم ولی خدا را شکر که به خوبی تمام شد و از لبخندها و دلخوشیها دور نبود.
یک خاطره خوب و بامزه هم بگویید.
در سریال نون.خ اسم واقعی و فیلمنامهای چند نفر از ما سیروس بود. من و بازیگرانی چون میمنت و حسینیفر سیروس نام داریم و این اسم در فیلم به آقای علی صادقی هم داده شده بود، هنگامی که کارگردان سیروس را صدا میزد همه ما جواب میدادیم و به سمت او نگاه میکردیم و دچار سردرگمی میشدیم، تصمیم گرفتیم هرکس به نام و لقبی که دارد خطاب شود، مثلا علی صادقی همان علی و سیروس میمنت آلن لقب گرفت و من هم همان سیروسجون باقی ماندم.
از حال و هوای کارکردن با بازیگران مرکز بگویید؟
در روزهای اول شناخت کم و فاصله زیاد بود، حداقل ارتباط به سلام و خداحافظی ختم میشد اما به مرور زمان بازیگران مرکز با اخلاق ما آشنا شدند به گونهای که موقع خداحافظی اشک همه درآمده بود و یک وابستگی و دلبستگی ایجاد شده بود. زهره کریم زاده-جام جم کرمانشاه / ضمیمه قاب کوچک روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: نون خ کرمانشاه سعید آقاخانی سیروس میمنت کودک و نوجوان سریال نون خ صدا و سیما بچه ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۰۹۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟
نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریانهای فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریانهای فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفولتر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریانها صحنه آینده جهان اسلام را میسنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط داردبطحایی گفت: باید به نکتهای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی میگفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل میشود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند؛ بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی برخورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام استوی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از ۲۲۶ سال قبل در ۱۲۱۳ قمری یا ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً ۶ موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه ۳۰۰ صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از ۲۲۶ سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه میشوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست میخورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه میشود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهدوی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد، افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص میکند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت:، اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.
منبع: تسنیم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی